خان خان ها سردار اعظم پارسای گل بلبل
در تدارک روزهای حسینی
و رسیدن روزهایی که تو برای اولین بار در اولین سال تولدت تجربه می کردی تجربه هایی معنوی عزای مولایمان حسین و تدارک برای این عزا.نذری شب تاسوعا و پاک کردن لپه. و بعد همایش علی اصغز و سرباز شدن تو برای مولایت حسین و گره زدن دستت به دست های کوچک علی اصغرحسین برای یاری گرفتن از او در تمام طول زندگی که خواهی کرد با تمام پستی و بلندی هایش امیدوارم هر چند دستهای کوچک تو بزرگ و بزرگتر می شود اما هیچگاه دست های کوچک علی اصغر حسین از دستهای خارج نشود. ...
نویسنده :
من و مامان و بابا
0:32
بدون عنوان
وقتی مامان طوبی و بابا علی امدند مثل همیشه با کلی چیزایی که برامون آوردند مارا شرمنده کردند و البته برای شما که بطور خاص اورده بودند. باز با برگشت پدر و مادرم ما نیز دوباره بار سفر بستیم و دوباره یکماهی از خانمان دور شدیم و جایی نداریم جز مامن امن آنها.در این بین به آقاجان و مادرجان شما هم سری زدیم به رسم ادب و احترام .البته سری هم به باغ انار.اینم انار چیدن شما. ...
نویسنده :
من و مامان و بابا
22:56